مارالمارال، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

مارال جونم

دوازدهم

سلام امسال اولین چهاشنبه سوریه مارال جون بود اما متاسفانه چون ترسیدم تنها کنار آتیش بزارمش اینه که عکسها همه خانوادگی شد و نمیتونم اینجا بزارم . بجاش عکس کمک کردنشو توی خونه تکونی میزارم : http://www.8pic.ir/images/59614663031647947880.jpg http://www.8pic.ir/images/53698791172072184893.jpg شب چهارشنبه سوری از عصر با مارال جونی و بقیه رفتیم خونه ی بابام . خاله جون مارال داشت کم کم سفره ی هفت سین پهن میکرد ، غافل ازینکه امسال باهرسال فرق داره و مارال جونی درکار هست که اینجوری گلهاشو پرپر میکنه : http://www.8pic.ir/images/12896818810957141704.jpg و البته بعد هم با کمال خونسردی و لبخند میشینه کنار همون سفره تا ازش عکس بگیریم: ...
28 اسفند 1392

یازدهم

سلام مارال جونی اولین بار یازدهم بهمن نود و دو تونست تاحد یک شونه برگرده   بعد از اون مدام تلاش میکرد تا بالاخره سوم اسفند تونست بطور کامل برگرده و سر و گردن و پاهاشو بالا نگه داره ، کاری که خیلی از کوچولوهای دیگه دوماه بزرگتر از مارال هستن و تازه انجام میدن (بگو ماشاا...) الان هم که یادگرفته بعد از اینکه کامل برگشت ، بعداز یه مدت که خسته شد به طرف دیگه برمیگرده و یجورایی انگار یه دور کامل میزنه http://www.8pic.ir/images/64808789313970774488.jpg   http://www.8pic.ir/images/07876734274521510498.jpg   غیر از بردنش توی اتاقش و یا گذاشتنش کنار آکواریوم ، جدیدا بازی با عروسکهاش ، مخصوصا همون عروسک آب...
14 اسفند 1392

دهم

سلام مارال جون جدیدا خیلی بیشتر از قبل به اتاقش علاقمند شده ، مخصوصا که پرده ی اتاقش صورتیه !  توی طول روز که آفتاب میفته اتاقش سایه ی صورتی میگیره . شب ها هم که چون نور صورتی تو اتاقش کار کردیم واسش جذاب شده .  الان دیگه یاد گرفتم زمانیکه بهانه میگیره دوجا میتونه آروم و سرگرمش کنه : یکی رو تختش ، یکی هم کنار آکواریوم عکسهای کل اتاقشو کم کم تو پست های بعدی میزارم اما فعلا همین : http://8pic.ir/images/67696280683827502673.jpg پ ن : تبریک مخصوص ما ازینجا به فرانک جان و محمد عزیز برای مادر و پدر شدنشون ...
6 اسفند 1392

نهم

سلام پنجشنبه شب اول اسفند ، مارال جون اولین مراسم عروسی عمر چهاماهشو دید .   http://8pic.ir/images/91640193386279318110.jpg   خیلی جالب بود غیر از آخراش دیگه اذیت نکرد ، اونم حق داشت ! سرشام همه دارن میخورن تو بشینی نگاه کنی؟؟ خداییش ظلمه  عکس مارال جون سرسفره ی عقد : http://8pic.ir/images/66876777457443971320.jpg http://8pic.ir/images/83866215258096987219.jpg پ ن : (For Melika) خیلی سعی کردم باز لباس صورتی نپوشه ! ...
4 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مارال جونم می باشد